Tuesday, January 25, 2011

اشک

تا حالا شده دل اشکهايت به حالت بسوزد و نريزند؟

منظورم آن لحظه اي است که چشمهايت از اشک خيس اند ولي اشکها هنوز ليز نخورده اند پايين. منتظرند تا پلک بزني و سُر بخورند روي گونه هات. اين جور وقت ها نفس عميق بکش و نگذار سرريز شوند. به زور هلشان بده توي چشمهات. باور کن ميشود. اشکهاي ما خيلي دوستمان دارند.

اصلا وقتي ببينند دوست نداري جلوي غريبه ها بريزند خودشان برميگردند سرجايشان. فقط نفس عميق بکش و باورشان کن. تنها بدي اين کار اين است که هر دانه اشکي که ميخواسته بريزد، بدجوري سينه و قلبت را ميسوزاند و دلت را سنگين ميکند. ولي ارزشش را دارد. امتحانش کن.

No comments:

Post a Comment