Thursday, June 3, 2010

بغل

اي کاش زودتر به اهميت بغل کردن پي برده بودم.

امتحان کنيد اگر از بغل کردن بدتان مي آيد. فکر نکنيد به اينکه کي ولتان مي کنند، و يا اينکه کسي نگهتان داشته.

شما هم خودتان را رها کنيد. عجله اي نيست؛ دنيا جايي نمي رود.

چند ثانيه ي ديگر دوباره مجبور خواهيد بود روي پاي خودتان بايستاد.

سنگيني نگاه اطرافيان را با بستن چشمانتان سبک کنيد.

سر بر شانه شان بگذاريد.

رفع تکليف نکنيد؛ خوب مکث کنيد.

نفس عميق بکشيد.

لمس کنيد تن‌شان را

تا خيلي دير نشده بغل کنيد عزيزانتان را

عزيزان از دست مي روند...

1 comment:

  1. تازه چندیست به این پی بردم
    مادرم را بغل کردم
    معصومیت
    کودکی
    مهر آسودگی و
    ...
    &&&

    ReplyDelete