عاشق بشو اما هيچوقت نگو به يارو . براي خودت فانتزي بساز و دستش را بگير ببر آنجايي که دنيا تمام شده است جمعه ها غروب ، حالا بر اثر طاعون ، زلزله يا آپوکاليپس است و فقط خودت و خودش باشي اما اينها را هم نگو اصلن . از دور برو تماشايش کن و هر بار که مي خواهي بروي بهش بگويي خاطرش را مي خواهي يک ميخ طويله به خودت فرو کن و ايمان داشته باش به من پير مرد . که" هيچکس بهتر از آني نيست که در خيالاتت است ". آنجا رشد کرده و دارد بالغ مي شود ...
No comments:
Post a Comment