عشق
عشق
عشق
عشق
به خدا عشق به رسوا شدنش مي ارزد
و به مجنون و به ليلا شدنش مي ارزد
دفتر قلب مرا وا كن و نامي بنويس
سند عشق ، به امضا شدنش مي ارزد
گرچه ! من ، تجربهاي از نرسيدن هايم !
كوشش رود ، به دريا شدنش مي ارزد
كيستم ؟ … باز همان آتش سردي كه هنوز
حتم دارد ... كه به احيا شدنش مي ارزد
با دو دست تو ، فرو ريختنِ ٍ دم به دمم
به همان لحظهي بر پا شدنش مي ارزد ...
دل من در سبدي ـ عشق ـ به نيل تو سپرد
نگهش دار ! به موسي شدنش مي ارزد
سالها ، گرچه كه در پيله بمانَد غزلم
صبر اين كرم ، به زيبا شدنش مي ارزد
No comments:
Post a Comment