هيچ عشق و دوستداشتني را ابراز نکنيد، عاقبت ندارد، استثنا هم.
ميگي دوستت دارم، زياد بهت فکر ميکنم، دلم تنگ ميشه… جواب ميده اينجوري زياد داشتم. يکي بود تا سرحدِ مرگ عاشقم بود… بعد شانس بياري نشينه ماجراي تکتکشون رو با آبوتاب تعريف کنه. ماجراها به کنار، اون لبخند پيروزمندانهي کجي که روي لبش جا خشک کرده تا کجاهات رو که نميسوزونه. بعد هي به خودت سرکوفت ميزني دوستش داري؟ خب لال شو نگو! نميخواد به اين روشهاي روانشناسانه عمل کني. الان دستورالعمل عوض شده؛ هيچ عشق و دوستداشتني را ابراز نکنيد، عاقبت ندارد، استثنا هم.

No comments:
Post a Comment