Saturday, January 16, 2010

Overkill

کلمه‌اي هست که توي فيلم‌ها و سريال‌هاي پليسي زياد به گوش‌ت مي‌خورد overkill .

نمي‌دانم چه معادل فارسي‌اي مي‌شود براي‌ش گذاشت.

Overkill يعني در کشتن کسي زياده‌روي کني، يعني به کسي که با دو ضربه‌ي چاقو مي‌مرده، هشتاد ضربه بزني. يعني کسي را که با يک گلوله توي قلب کارش تمام مي‌شده، ببندي به رگبار.

مي‌گويند overkill معمولا نشانه‌ي اين است که قتل دلايل شخصي و احساسي داشته، که قاتل خواسته انتقام بگيرد،‌ خشم‌ش را خالي کند يا اساسا کنترل خودش را در زمان قتل از دست داده بوده.

من اين روزها زياد به اين کلمه فکر مي‌کنم. دارم ياد مي‌گيرم که overkilled شدن چه‌جوري است.

No comments:

Post a Comment